تورو خواستن مثه تقدیر فراتر از اراده ام بود
فراموش می شدم چونکه همیشه تورو یادم بود
تورو خواستن شبیه خون توی رگهام پیچیده
عذاب تو دردامو به بغضم هویت میده
نه به این همه تنهایی نه به بغض اعتراض دارم
به اندازه ی خوبیات به دردتم نیاز دارم
نه به این همه تنهایی نه به تو اعتراض دارم
به اندازه ی خوبیات به دردتم نیاز دارم
───┤ ♩♬♫♪♭ ├───
میسوختم تا مبادا که یه آن گم شی تو تاریکی
کجا به جز کنارمن به عشق اینقدر نزدیکی
الان که غرق تحسینی نگو بهم که تورو باختم
خود من این باتو از تو توی ذهن همه ساختم
تو بخشی از منی هر چند تمومش انتظار بوده
روی شخصیتم انگار غمت تاثیر گذار بوده
نه به این همه تنهایی نه به بغض اعتراض دارم
به اندازه ی خوبیات به دردتم نیاز دارم